خلاصه داستان :
آغاز جنگ جهانى اول. «چارلى» (بوگارت) با قایق فرسودهى «افریکن کویین» مایحتاج مردم را در چند دهکدهى آفریقاى جنوبى به دستشان مىرساند. او در یکى از توقفهایش با پیردخترى به نام «رز» (هپبرن)، خواهر کشیش «ساموئل» (مورلى) آشنا مىشود. پس از چندى تصمیم میگیرد او را از منطقه خارج کند…